افزايش تافنس با استفاده از استحاله ي فازي (2)
اگر چه افزايش تافنس با استفاده از استحاله هاي فازي كه در بالا توصيف شد، مكانيزم غالب افزايش تافنس در بيشتر سراميك هاي بر پايه ي زيركونياست، ساير مكانيزم هاي شناخته شده مانند انحراف ترك و پل زني سطح مشترك ترك،
مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
ساير مكانيزم هاي افزايش تافنس
اگر چه افزايش تافنس با استفاده از استحاله هاي فازي كه در بالا توصيف شد، مكانيزم غالب افزايش تافنس در بيشتر سراميك هاي بر پايه ي زيركونياست، ساير مكانيزم هاي شناخته شده مانند انحراف ترك و پل زني سطح مشترك ترك، مي تواند در افزايش استحكام ماده، دخيل باشد. اين دو مكانيزم درماده اي مانند Mg-PSZ به عنوان نتيجه اي از ميل ترك ها به جلوگيري كردن از استحاله ي ذرات زيركونياي با فاز مونوكلينيك، است. اين مكانيزم ها بخش كمي از افزايش تافنس يك ماده را بر عهده دارند. دو مكانيزم افزايش تافنس ديگر سهم بزرگتري در تافنس كل دارند، عبارتند از ايجاد ميكروترك ها و تبديل فروالاستيك. اين مكانيزم ها نيازمند بررسي و توضيح بيشتري هستند. مورد اول بيشتر مورد علاقه است زيرا، اين روش ارتباط خوبي با روش افزايش تافنس با استحاله دارد. مكانيزم دوم نيز به دليل كاربرد در دماي بالا، مهم محسوب مي شود.افزايش تافنس با استفاده از ترك هاي ميكروني
كرنش هاي مربوط به استحاله ي تتراگونال به مونوكلينيك، به حدي بزرگ است كه انطباق الاستيك خالص در ماده ي اطراف ذره ي در حال استحاله، غير اجتناب است. تطبيق اضافي با استفاده از تشكيل ميكروترك ها، تحت تنش هاي كششي مهيا مي شود، و اين مسئله موجب پديد آمدن انبساط اضافي مي شود. اين انبساط اضافي مي تواند در افزايش تافنس، اثرگذار باشد (مشابه با حالت اتفاق افتاده در افزايش تافنس با استفاده از استحاله). كاهش در سفتي ماده ي ترك دار شده، در بخش جلوي ترك، همچنين شدت تنش را كاهش مي دهد. اين به نظر مي رسد كه اين افزايش در تافنس با ايجاد انبساط در نوك ترك، بوجود مي آيد. مشاركت ميكروترك ها در افزايش تافنس، به سختي از اثر استحاله ي اوليه و اثر ذاتي ترك ها در كاهش تافنس، قابل جداسازي است. علارغم اين عدم قطعيت ها، شواهدي وجود دارد كه نشاندهنده ي مشاركت ميكروترك ها در افزايش تافنس مواد زيركونيايي تافنس يافته، مي تواند قابل توجه باشد.تبديل فروالاستيك
اگر تنش هاي فشاري كافي در طول محور c زيركونياي تتراگونال، ايجاد شود، محور c مي تواند به يكي از لبه هاي مكعبي تبديل شود كه به جهات تبديل فروالاستيك، وابسته است. اين پيشنهاد شده است كه تغيير شكل منتج شده، مي تواند همچنين به عنوان منبعي براي تنش هاي محصور شده در پشت نوك ترك، محسوب شود و اين مسئله منجر به پديد آمدن يك اثر افزايش تافنس شود. استحاله ي فرواستاتيك به سهولت مي تواند با مطالعه ي فاز زيركونياي شبه پايداراستحكام مواد افزايش تافنس داده شده با استفاده از استحاله
در موادي كه رفتار ترد كلاسيك دارند، تافنس (T) يك ثابت منفرد براي ماده است. شرايط براي رشد ترك تحت تنش يكنواخت (
كه در اينجا، c طول ترك و ψ ثابت بدون بعدي است كه به شكل ترك وابسته است. بنابراين، براي مواد داراي ترك هاي هم شكل، استحكام بوسيله ي اندازه ي ترك بحراني و تافنس ماده، تعيين مي شود.
بر اين اساس، مقادير تجربي تافنس براي مواد افزيش تافنس يافته بواسطه ي استحاله ي فازي، به طور قابل توجهي از
يكي ديگر از فاكتورهاي كه ممكن است استحكام ايجاد شده بوسيله ي فرايند افزايش تافنس با استفاده از استحاله را، تحت تأثير قرار دهد، خود استحاله است. توجه كنيد كه مواد با تافنس بسيار بالا در حالت خمش و پيش از شكست، نمودار تنش- كرنش غير خطي دارند. علت اين پديده، تغيير شكل نوارهاي استحاله يافته ي موجود در ماده است. اين نوارهاي معمولا عرضي برابر با 1 ميكرون دارند. يك چنين نوارهايي در اطراف فرورفتگي ها و در جلوي ترك هاي در حال انتشار، مشاهده مي شود (شكل 2). اين تصور وجود دارد كه در اين حالت، انتشار يك فرايند اتوكاتاليتيكي است و اين فرايند است كه تنش هاي بحراني پايين براي استحاله را تحريك مي كند و همچنين اين فرايند است كه مسئول ايجاد تافنس بالايي است كه در ماده ايجاد مي شود. اين نوارها شامل تنش هاي باقيمانده ي قابل توجهي است و به دليل وجود ميكروترك ها، ايجاد مي شود. اين ميكروترك ها به صورت عيوب بحران عمل مي كنند. مواد با تافنس پايين از نقوصي مي شكنند كه از قبل در آنها وجود دارد و از اين روست كه در اين مواد، استحكام با تافنس در ارتباط است. Swain پيشنهاده كرده است كه كمترين استحكام هاي مواد با تافنس بالا، نتيجه اي از تشكيل نوارهاي تغيير شكل در تنش هاي استحاله اي بحراني، مي باشد. اين تنش ها به صورت نقوص بزرگ عمل مي كنند و منجر به وقوع شكست سريع مي شوند. وقتي استحكام محدود به نقص، از تنش هاي استحاله اي، فراتر رود، استحكام به استحاله محدود مي شود و بنابراين، افزايش تافنس، افت مي كند.
در نهايت، اين بخش، راهي براي استفاده از فرآوري مواد در توليد ريزسختارهاي مناسب براي كاربردهاي خاص، ارائه شده است. براي مثال اگر استحكام بالا مهم باشد، تعادل دانه ها يا اندازه ي رسوبات و درصد پايدار ساز مورد نياز بايد پايين در نظر گرفته شود تا بدين صورت تافنس بهينه حفظ گردد. براي ايجاد اطمينان و تحمل نوسانات تخريبي، ريزساختار بايد به نحوي اصلاح گردد كه در آن، بخش هاي فاز تتراگونال به طور ناگهاني استحاله دهند و بدين صورت تافنس ماكزيمم، حاصل شود. استحكام حاصله در اين حالت ممكن است پايين باشد اما اين استحكام به خوبي تعريف شده است و از همه مهم تر، اندازه ي حفره ي مورد نياز براي تخريب استحكام، نسبت به استحكام مربوط به عيوب كنترل كننده ي استحكام، بسيار بزرگتر است. يك ماده مانند Mg-PSZ كه داراي استحكامي بالاتر از استحكام ماكزيمم است، مي تواند يك سوراخ با قطر 1 ميلي متر را نيز بدون افت در استحكام، تحمل كند.
فرآوري عملي زيركونيا
تمام زيركونياي ساختاري كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرند، با استفاده از زينترينگ پودرهاي با كيفيت بالا، توليد مي شوند. اين پودرها به صورت تجاري موجود هستند. در ادامه در مورد توليد پودر و توليد اجزاي پر دانسيته و محكم از اين ماده، صحبت مي كنيم.توليد پودر
منابع اصلي توليد زيركونيا، كاني هاي بادليت (در دماهاي بسيار بالا، زيركن بدون كمك واكنش هاي شيميايي، و در يك كوره ي قوس، به صورت گرمايي، تجزيه مي شود. اين تجزيه در دمايي در حدود
زيركن نيز با حرارت دهي در دماهاي پايين تر (بين 2100 تا
بيشتر پودرهاي زيركونياي صنعتي توليد شده، از لحاظ شيميايي مناسب هستند زيرا در توليد آنها دماهاي پاييني استفاده شده است و همچنين در فرايند توليد از مقدار مناسبي پايدارساز استفاده شده است. متداول ترين شكل جدايش شيميايي براي توليد زيركونيا، از جدايش سيليس از زيركن با استفاده از واكنش نفوذي با سديم هيدروكسيد در دماي
سديم سيليكات با استفاده از آب زدوده مي شود. وجود اين آب موجب هيدروليز زيركونات و ايجاد كمپلكس هاي هيدروكسيد هيدراته مي شود. ماده ي حاصله، سپس با اسيد سولفوريك يا هيدروكلريدريك، شستشو مي شود و زيركونيوم سولفات بازي يا زيركونيل كلريد توليد مي شود. سپس با افزوده شدن آمونياك به مخلوط، رسوبات زيركونيوم هيدروكسيد تشكيل مي شود. اين ماده خشك مي شود و در دماي
روش هاي توليد شيميايي مناسب ترين روش براي اضافه كردن مواد پايدار ساز است زيرا در اين روش ها، امكان مخلوط كردن مواد در مقياس اتمي، وجود دارد. در روش بازي بيان شده در بالا، يك نمك پايدار ساز كننده (مانند ايتريوم كلريد) به محلول زيركونيل كلريد اضافه مي شود و محلول حاصله با استفاده از آمونياك، رسوب دهي مي كند. مرحله ي خشك كردن عموما با تقطير آزئوتروپيك همراه است و بدين وسيله، جدايش پايدار سازها از زيركونيا به حداقل مي رسد و از اين رو، تمايل به تشكيل آگلومره هاي سخت، از بين مي رود.
روش هم رسوبي يك روش مناسب براي توليد اين ماده نمي باشد. در واقع در اين روش، تجزيه ي گرمايي به تنهايي براي توليد پودر زيركونيا استفاده مي شود. در اين مورد، پايدار ساز در داخل پودر زيركونيا پراكنده مي شود. اين كار با مخلوط كردن پودر با محلول نيترات پايدار ساز، انجام مي شود. وقتي اين مخلوط خشك شد، كلسينه مي گردد و تجزيه ي نيترات موجب پايدار شدن ذرات زيركونيا مي شود. عمليات حرارتي دما بالا به طور نمونه وار مورد نياز است تا بدين صورت، پايدار كننده در داخل ذرات زيركونيا نفوذ كند و اين مسئله منجر به درشت شدن و آگلومره شدن پودر مي شود.
اگر چه تصور متداول اين است كه يك توزيع هموژن از پايدار ساز بايد وجود داشته باشد، تحقيق اخير پيشنهاد مي كند كه توزيع غير يكنواختي از پايدار ساز مي تواند تافنس Y-TZP را افزايش دهد.
در حال حاضر، گسستگي شيميايي و حرارتي زيركن تنها تكنيك هايي است كه اجازه ي توليد انبوه پودرهاي زيركونيايي با هزينه ي اندك را مقدور مي سازد. ساير روش هاي كه براي توليد زيركونيا در مقياس آزمايشگاهي مورد استفاده قرار مي گيرند، عبارتند از ريخته گري از حالت مذاب، واكنش فاز بخار، رسوب دهي هيدروترمال و فراوري با استفاده از سل ژل مي باشد. اين تصور وجود دارد كه اين روش ها قادر به توليد زيركونياي با خواص بهتر نسبت به زيركونياي توليدي با روش تجاري، هستند. به دليل هزينه هاي بالاي اين روش ها، امكان جايگزيني روش هاي توليد صنعتي با استفاده از اين روش ها، امكان پذير نمي باشد.
توليد Mg-PSZ
توليد صنعتي Mg-PSZ ، پودر زيركونيايي توليد مي كند كه داراي 8 تا 10 % پايدار ساز به همراه كمك زينتر و زداينده هاي سيليس است. زدايش كامل سيليس سخت است و اگر اين ماده كنترل شود، امكان واكنش آن با اكسيد منيزيم وجود دارد. اين مسئله عمل پايدار سازي را مختل مي كند. اين ماده به عنوان ناخالصي در پودر باقي مي ماند. فرايند با استفاده از پرس معمولي و توليد قطعات خام شروع مي شود. اين قطعات پرسي، ممكن است تحت فرايند پرس ايزواستاتيك قرار گيرند تا بدين وسيله، خاصيت زينتر شوندگي و صلب شدن آنها بهبود يابد. در صورت نياز به ماشين كاري قطعات خام، استفاده از بايندر مناسب، مي تواند ما را ياري كند. بدنه هاي خام در اين حالت وارد فرايند زينترينگ مي شوند و در دمايي بين 1700 تابعد از اين مرحله، بايد نواحي فازي مكعبي + تتراگونال پيرسازي شوند و بدين صورت، يك توزيع يكنواخت از رسوبات فاز تتراگونال در داخل دانه هاي مكعبي ايجاد مي شود. در عمل، دو راه اصلي براي حصول اين ساختار وجود دارد، ساده ترين راه براي حصول نتايج تكرار شونده، سرد كردن سراميك مكعبي تا دماي اتاق و سپس حرارت دهي مجدد آن در دماي مناسب مي باشد. براي اهداف عملي، سرد كردن سريع نيازمند نرخ سرمايش 500 درجه سانتيگراد بر ساعت مي باشد. سرمايش 500 درجه ي سانتيگراد بر ساعت در ناحيه ي مكعبي و تتراگونال منجر به ايجاد مقداري رسوبات زيركونياي تتراگونال مي شود اما قطر اين رسوبات عدسي مانند، برابر با 30 تا 60 نانومتر مي باشد. اين اندازه بسيار كوچك تر از حدي است كه موجب پديد آمدن پديده ي افزايش تافنس با استفاده از ايجاد استحاله در دماي اتاق، شود. بنابراين، عمليات پيرسازي ديگري بايد در دمايي اندكي بالاتر از دماي يوتكتوئيد (حدود
فرايند دو مرحله اي توصيف شده در بالا، زمان برتر است و بنابراين، گران قيمت تر از روش زينترينگ و محلول سازي متعاقب است. برخي تفاوت هاي دقيق ميان رفتار رسوب دهي ايجاد شده در يك دماي ايزوترمال و رسوب دهي در دماي اتاق وجود دارد. اين فهميده شده است كه دماي نگهداري بهينه براي استفاده بعد از زينترينگ، تقريبا اندكي زير دماي يوتكتوئيد است. Hughan و Hannink فهميدند كه سرد كردن با نرخ 500 درجه ي سانتيگراد بر ساعت و حفظ به مدت 2 ساعت، مي تواند استحكامي در حدود 650MPa ايجاد كند. اين مقدار از استحكام با استحكام حاصله با روش دو مرحله اي كه در بالا بدان اشاره شد، قابل مقايسه است. مزيت اين روش، تك پخت بودن آن است.
سراميك هاي Mg-PSZ ي كه تافنس آنها افزايش يافته است، با استفاده از عمليات هاي پيرسازي ساب يوتكتيك، توليد مي شوند. اين عمليات به مدت چند ساعت در دماي
توليد TZP و ZTA
در حالي كه Mg-PSZ داراي يك روش توليد حساس و پر زحمت مي باشد، TZP هاي پلي كريستال با استفاده از روشي ساده تر توليد مي شود. در اين روش، بدنه ي خام زينتر مي شود و با سرد شدن، ريزساختار آن كه عمدتا از دانه هاي ريز زيركونيايي تتراگونال با اندازه هاي يكنواخت تشكيل مي شود، ايجاد مي گردد. پودرهاي رسوب كرده با اندازه ي 200 يا كمتر از 200 نانومتر، مناسب مي باشند و درصد پايدارساز بر طبق دياگرام فازي، اضافه مي شود. درصد پايدارساز براي توليد Y-TZP در حدود 2 تا 3 % مولي اكسيد ايتريوم است. البته 3 % مولي بيشتر ترجيح داده مي شود زيرا استحكام بالاتري ايجاد مي كند. اين مسئله ممكن است به دليل اين باشد كه استفاده از اين ميزان پايدار ساز موجب مي شود تا حداقل ميزان از دانه هاي با فاز مكعبي تشكيل گردد. همچنين استفاده از اين ميزان پايدار ساز موجب مي شود تا تشكيل نوارهاي استحاله دهنده، گسسته شود. براي Ce-TZP ميزان اكسيد سريوم در بين 12 تا 20 % مولي است كه افزودن 12 % بيشتر متداول است.فرآوري پودر و توليد بدنه هاي خام مشابه با روشي مورد استفاده در توليد Mg-PSZ است. پودر ريز در اين روش مورد استفاده قرار مي گيرد و به علت اينكه نياز است تا به محوطه ي فاز تتراگونال برسيم نه فاز مكعبي، دماهاي زينترينگ پايين تري نياز داريم. Y-TZP در دمايي بين 1300 تا ℃ 1500زينتر مي شود. زمان اين زينترينگ 1 تا 2 ساعت مي باشد و اندازه ي دانه ي نهايي، بين 2/0 تا 3 ميكرون مي باشد. براي Ce-TZP، پخت در دمايي بين 1400 تا
يكي ديگر ازملاحظاتي كه در فرآوري Y-TZP بايد در نظر گرفته شود، امكان پديد آمدن پيرسازي هيدروترمال است. اين فرايند با استحاله ي سطحي و ناگهاني زيركونياي تتراگونال و تشكيل فاز مونوكلينيك، همراه است. ماده اي كه تحت اين پديده قرار گيرد، در هنگام قرار گرفتن در محيطي كه تركيبي از حرارت و رطوبت در آن وجود دارد، استحكام خود را از دست مي دهد. چندين روش براي از بين بردن اين مشكل، وجود دارد. اين روش ها عبارتند از استفاده از اكسيد سريوم و كاهش اندازه ي دانه. با استفاده از اين روش و استفاده از برخي سازو كارهاي ديگر، مي توان پايداري فاز تتراگونال زيركونيا را افزايش داد. در حال حاضر، استفاده از مواد پلي كريستال TZP به گونه اي است كه تعادل ميان استحكام بالاي Y-TZP ها، پايداري فوق العاده در برابر پيرسازي هيدروترمال و تافنس بالاي Ce-TZP در اين مواد تجميع مي يابد.
روش هاي مشابهي با استفاده از پودرهاي مخلوطي زيركونيا و آلومينا در توليد ZTA استفاده مي شود.
خواص و كاربردهاي زيركونياي افزايش تافنس يافته با استحاله ي فازي
پيش از كشف پديده ي افزايش تافنس با استفاده از استحاله، زيركونياي پايدار شده عمدتا به عنوان عايق حرارتي در كوره ها مورد استفاده قرار مي گيرد. قابليت توليد دانسيته ي بالا موجب شده تا زيركونياي پايدار شده همچنين داراي خواص مفيد ديگري است. مثلا قابليت رسانايي اكسيژني در هنگام استفاده از اكسيد ايتريوم به عنوان پايدار ساز. اين خواص زيركونياي پايدار شده با ايتريا اصول توليد سلول هاي سوختي اكسيد جامد و سنسورهاي گاز اكسيژن را بوجود آورده است. خواص ذاتي زيركونياي پايدار شده با ايتريا مانند دماي ذوب بالا و انطباق ضريب انبساط حرارتي با فلزات، نيز موجب شده تا از اين ماده در پوشش هاي سد حرارتي استفاده شود.
متداول ترين كاربردهاي ساختاري زيركونيا به دليل تركيبي از خاصيت مقاومت به سايش، خنثي بودن شيميايي، خواص ايزوتروپيك و سهولت شكل دهي اين ماده به همراه استحكام بالا و قابليت اطمينان بالا به اين ماده، بوجود آمده است. علاوه بر اين، اجزاي توليدي با استفاده از مواد اكسيدي مانند زيركونيا و ZTA به طور قابل توجهي ارزان قيمت تر از اجزاي توليدي با موادي همچون سيليسيم كاربيد و سيليسيم نيتريد هستند. علت اين موضوع اين است كه توليد مواد بر پايه ي سيلسيم كاربيد و سيليسيم نيتريد، نيازمند دماهاي بالا و اتمسفر كنترل شده است. جدول1 مقايسه اي از خواص برخي از سراميك هاي تجاري را نشان داده است. مزيت هاي واضح مواد زيركونياي افزايش تافنس يافته، عبارتند از استحكام و تافنس بالا در دماي اتاق مي باشد. Y-TZP سخت تر از مواد رقيب است در حالي كه Ce-TZP داراي بالاترين تافنس است.
ZTA يك ماده ي جالب توجه است زيرا استحكام و تافنس اين ماده به طور استثنايي بالاست و همچنين اين ماده داراي سفتي و سختي آلومينا نيز هست. وجود آلومينا همچنين موجب تقويت مقاومت در برابر شوك حرارتي زيركونيا مي شود.
تركيبي از سختي بالا، استحكام و مقاومت به شوك حرارتي ZTA موجب شده است تا اين مواد به عنوان يك ماده ي مناسب براي بسياري از كاربردها مانند ابزارهاي برش، مورد استفاده قرار گيرد. استفاده از سيليسيم كاربيد و سيليسيم نيتريد كه موادي گران قيمت تر هستند، بايد در كاربردهايي باشد كه نياز به مقاومت بالا در برابر دما و مقاومت در برابر شوك حرارتي باشد.
در سال هاي اخير، زيركونيا همچنين داراي نقش مهمي در كاربردهاي پزشكي بوده است. از اين ماده در توليد استخوان مصنوعي گوي و كاسه اي ران، استخوان هاي مصنوعي مورد استفاده در اصلاح زانو و مفاصل، وسايل آندوسكوپي، دندان هاي مصنوعي و ... استفاده مي شود.
همانند ساير مواد پيشرفته، خواص زيركونيا نيز مي تواند بسته به كاربردش، تغيير كند. براي مثال، استحكام، تافنس، مقاومت به خوردگي و اندازه ي دانه ي ريز، از جمله خواصي است كه در توليد چاقوهاي سراميكي مد نظر قرار گرفته است. اين در حالي است كه خنثي بودن شيميايي، تافنس بالا، مقاومت به سايش و مقاومت در برابر شوك حرارتي، براي توليد اجزاي پمپ، مد نظر قرار
گرفته است. توليد زيركونياي با دانستيه ي بالا، اندازه ي دانه ي ريز و سطح نهايي مناسب، ميزان اصطكاك ايجاد شده در سري گوي و كاسه اي ايمپلنت ها را كاهش مي دهد.
توسعه هاي ديگر
از زماني كه Garvie و همكارانش پديده ي افزايش تافنس با استحاله ي فازي را شناسايي كردند، تحقيقات گسترده اي برروي اين پديده انجام شده است. با استفاده از اين تحقيقات، رابطه ي ميان ريزساختار و رفتار مربوط به ماده، تشخيص داده شده است. همانند ساير زمينه هاي تحقيقاتي، برخي از مباحث مربوط به پديده ي افزايش تافنس با استحاله ي فازي هنوز ناشناخته مانده است و نياز است تا تحقيقات در اين زمينه انجام شود. در ادامه مهم ترين زمينه هاي تحقيقاتي در اين زمينه بيان شده است.اولين زمينه استفاده از افزايش تافنس با استحاله ي فازي براي ساير ريزساختارها مي باشد. تركيب استثنايي خواص ايجاد شده بوسيله ي ZTA نشان مي دهد كه زيركونيا پتانسيل خوبي در بهبود خواص مواد ديگر، دارد. همچنين دليلي وجود ندارد كه اين مكانيزم استحكام بخشي با ساير مكانيزم هاي استحكام بخشي مانند پل زني ترك، مورد استفاده قرار نگيرد. در يك روش مشابه، مطالعات آزمايشگاهي بر روي ساختارهاي لايه اي نشان داده است كه استفاده از اين ساختارها، انتشار ترك را كاهش مي دهد. استحكام بالاي زيركونيا كمك مي كند تا تنش هاي باقيمانده ي ايجاد شده در اين ساختارها كاهش يابد.
دومين زمينه اي كه به نظر زمينه ي جالب توجهي است، بررسي راه كارهاي افزايش تافنس زيركونيا در دماهاي بالا مي باشد. اين مشكل ذاتي ممكن است با استفاده از فرايند تبديل فروالاستيك، مرتفع گردد.
يكي از وظايف محققين در آينده، ادامه دادن تجاري سازي تكنولوژي هاي كنوني است. با توجه به بخش قبل، اين مواد سراميكي در بسياري از كاربردها، مورد استفاده قرار مي گيرند. در واقع به دليل وجود خواص استثنايي در اين مواد، استفاده از آن ها روز به روز در حال افزايش مي باشد.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}